سلام دوست عراقی من ؛ می دانم امروز شما در حال جنگ هستید . الهه ی جنگ در سرزمین شما گلهای زیبای باغچه تان را سوزانده است . در رویای دختر عراقی جز خون و تباهی و کابوس کشته شدن در عصری غم آلود وجود ندارد . دختر زیبای عرب؛ آن زمان که تو بر خواسته های رویاهایت پاسخی نخواهی یافت من ،سفیر صلح از سرزمین آزادی در دستانم نسیم آزادی را بر تو به ارمغان خواهم آورد .
دختر خوش رو ی عرب، تو با من همگام باش تا پرچم سفید تسلیم را بر بلند ترین قله ی شهرمان برافرازیم تا پدر انمان بدانندکه ما کودکان عراقی برای رهایی کبوترصلح از دست دیوانگان جنگ تسلیم را ترجیح داده ایم .
ای دختر زیبای عرب زمانی که پدرانمان بر قلب همدیگر نشانه می رفتند را یادت هست؛چشم های مادرانمان را یادت هست چشم های مادرانی که در انتظار پدرانمان میدرخشید بغض های مادرانی که بخاطر ناراحت نشدن کودکان نمیترکید را یادت هست.
من یعنی صفیر صلح در آرزوی آزادی و تو در آرزوی نیمچه امنیت .من در ارزوی حد اکثر رفاه و تو در آرزوی یک قرص نان
انتظار مادرانمان و چشم دوختن به در تاکی...
به امید پیروزی دوستان من

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0